سکوتی به وسعت دلتنگی...

ღ♣ஜ♫●•▪Lovely●•▪♫ஜ♣ღ

دلم یک غریبه میخواهد...بیاید بنشیند و فقط سکوت کند!

و من هی حرف بزنم و بزنم و بزنم...تا کمی کم شود این همه بار..

بعد بلند شود و برود..

انگار نه انگار..!

نوشته شده در سه شنبه 17 مرداد 1391برچسب:غریبه,دلتنگی,ساعت 10:20 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

جای تو خالیست....هزاران کلمه در جای خالیت میریزم اما جای خالی تو پر نمیشود...هیچ چیز...!

تو از جنس بی نهایتی...

نوشته شده در یک شنبه 25 تير 1391برچسب:تو,دلتنگی,ساعت 4:55 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 

نمیدانم چه شد که فکر کردم همیشگی ست...
شاید اگر میدانستم اوهم گذر موقت است
 از همان ابتدا مجوز عبورش را امضا میکردم...
تا هرگز در جاده دلتنگی هایم
 حضورش این چنین جاودانه نشود...
نوشته شده در یک شنبه 4 تير 1391برچسب:مجوز عبور,امضاء,جاده,دلتنگی,جاودانه,ساعت 1:11 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |


Power By: LoxBlog.Com