سکوتی به وسعت دلتنگی...

ღ♣ஜ♫●•▪Lovely●•▪♫ஜ♣ღ

 

خداوندا:

 

وقتی لبخند می زنم و می دانم..

 

که زیر این لبخند کوهی از غم و غصه انباشته گشته..

 

 با خود می گویم خدایی هم هست..

 

اما خداوندا... پس کی به فریادهایم گوش می کنی..؟

 

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 2:8 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

  سکوت اتاقم را دوست دارم

و آنرا حتی با صدای ترکیدن بغضم نخواهم شکست

بغضم را فرو خواهد خورد اما سکوت را ادامه خواهم داد

تاریکی مطلق اتاقم را با هیچ نوری از بین نخواهم برد

حتی با برق نگاهم

چشم هایم را مدت هاست به روی همه چیز بسته ام

چرا که تاریکی اتاقم کمرنگ نشود


 

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 1:12 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 مرآ از بند آویزآن کنید..!

سر و تهــ !

شآید فکرش از سرم بیفتد...!

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:21 AM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

می خواهم از تو بنویسم...

تا برای گرفت دیازپام..

از من نسخه نخواهند..

از نبودن تو که بگویم..

همه میفهمند..

چاره من فقط این آرامبخش های لعنتی ست..

نوشته شده در دو شنبه 27 شهريور 1391برچسب:,ساعت 12:5 AM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

مثل آسمانی که امشب می بارد.........

 
واینک باران
 
بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند
 
وچشمانم را نوازش می دهد
 
تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم.
 
نوشته شده در یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,ساعت 5:23 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 

 
در رؤیاهایم جای داری.
 
نگران نباش؛
 
رؤیاهایم را
 
از جانم
 
...
 
بیشتر دوست دارم
نوشته شده در یک شنبه 26 شهريور 1391برچسب:,ساعت 5:19 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 کآشــ آدمآ مثه فآیلهآے توے اےــטּــترטּــت بودטּ!!

هرکـــےـــــو خوشت میومــב ، میتونستــے בآنلوב  کــنـے واســــہ خودت !!!

 

نوشته شده در سه شنبه 21 شهريور 1391برچسب:دانلود,اینترنت,ساعت 10:50 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند

 

مثل آسمانی که امشب می بارد.........

واینک باران

بر لبه ی پنجره ی احساسم می نشیند

وچشمانم را نوازش می دهد

تا شاید از لحظه های دلتنگی گذر کنم.


نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 10:31 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 دلم می خواهد نامت رآ صدا کنم !
یک طور دیگر!
جورے که هیچ کس صدایت نکرده باشد !
یک طور که هیچ کس را صدا نکرده باشم !
دلم می خواهد نامت را صدا کنم !
یک طور که دلت قرص شود که من هستم ,
یک طور که دلم قرص شود که با بودن من ، تو هم هستے …!

 

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 8:32 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 بیــ هیـــــــچـــــــ صدائیــ می آیند...
زمانی کهــ نمی دانی....
در دلت یک مزرعه آرزو می کارند و…
بی هیج نشانی از دلت می گریزند.......
تا تمام چیزی که به یاد می آوری ، 
حسرتی باشد به درازای زندگی....
چه قدر بی رحمند رویاهـا

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:,ساعت 8:28 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 دلم برایت تنگ شده !
می خواهم آنقدر اشک بریزم
تا غبار فاصله از قلبم تمیـــز شود ....
ولی می ترسم ….
تهران” ، ” ونیــــز” شود !!

نوشته شده در یک شنبه 19 شهريور 1391برچسب:ونیز,تهران,ساعت 8:22 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 با دیدگانی تـــــــار  می نویسم ... برای تو و برای دلــــــ ! دلـــــ !....این دل تنگــــــ و تنها ... امروز تنهاتر از هر زمان دیگری هستم.....

تو هستــــــــــی ! .... در تار و پود لحظاتــم.... اما  ...
اما.....سهم من از این دنیای رنگی همیشه تنهایی بوده ....
چشمانم را از من مگیر...بگذار تا جان دارم برای تـــــو بنویسم... برای تو و از تو !
تویی که مهربانترینی...
خدایــــــا !..........دریابــــــــ حال مرا که....از وصف حالــــــم عاجزم....و خسته....
 
نوشته شده در شنبه 18 شهريور 1391برچسب:,ساعت 2:3 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

هیچ انتظاری از کسی ندارم..

و این نشان دهنده ی قدرت من نیست...

مسئله ، خستگی از اعتمادهای شکسته است..

نوشته شده در چهار شنبه 15 شهريور 1391برچسب:اعتماد,خستگی,ساعت 2:6 PM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |

 نه لبخندی..نه کلامی...نه صدایـــیــ....

چقدر زندگیــ نفس گیر میشود ، وقتی کهــ نیستیــــــــ....!!!!!!!!!
 

 

قول بده حداقـــل او را مثلــــ من ، دوست نداشته باشی!!
این یک خواهشهــــــــــــــــ ـــ ــــ ــ ـ ـ ـ ـــ!!

 

 

نوشته شده در چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:,ساعت 10:46 AM توسط GhazaleH & ReyhaneH| |


Power By: LoxBlog.Com