سکوتی به وسعت دلتنگی...
ღ♣ஜ♫●•▪Lovely●•▪♫ஜ♣ღ
دمش گرم!!باران را میگویم... به شانه ام زد و گفت : خسته شدی؟امروز را تو استراحت کن...!من بجایت میبارم...!!
نظرات شما عزیزان:
درود بر شما از اینکه سر زدید و نظر گذاشتید لطف کرده و سپاسگزارم یه پیشنهاد دارم اگه ستاره بارون استفاده میکنین در صفجه وبلاگ اون شبنم هارو حذف کنین بهتره و اگه شبنمهارو دوست دارن ستاره ها رو حذف کنین ... الان اینجوری که هست سریع چشم رو خسته میکنه ... البته یه پیشنهاده و هرطور دوست دارید عمل کنید ... لینک شدشد . بدرود
.gif){kind=small}
ابربارنده به دریا میگفت گرنبارم.تو کجا دریایی ؟در دلش خنده کنان دریا گفت :ابر بارنده تو هم از مایی...
پاسخ:ممنون از جمله ی زیباب........
| Power By:
LoxBlog.Com |
از چه بنویسم...از آسمانی که همیشه در حال عبور است ...یا از دلی که سوتوکور است...از زمین بنویسم یا از زمان یا از یک لحظه نگاه مهربان...از خاطراتی که باتو در باران خیس شد....؟من دلبسته درختی هستم که فرصت نشد آسمان را رویش حک کنیم....من منتظر پنجره هایی هستم که عطر تورا دوباره به من نشان دهد.....
امیدوارم از وبم خوشتون بیاد..بدون اینکه نظر بدین نرینا!!